مسی
 


Wednesday, January 22, 2003


Monday, January 13, 2003


Friday, January 10, 2003
  • «آخرين فرمان، آخرين تحقير...
    مرز را پرواز تيری می‌دهد سامان!
    گر به نزديکی فرود آيد،
    خانه‌هامان تنگ
    آرزومان کور...
    ور پرد دور،
    تا کجا؟... تا چند؟...
    آه!... کو بازوی پولادين و کو سرپنجه ايمان؟»


Tuesday, January 07, 2003
  • اون روزا ما دلی داشتيم،
    واسه بردن جونی داشتيم،
    واسه مردن كسی بوديم،
    كاری داشتيم، پاييز و بهاری داشتيم،
    تو سرها ما سری داشتيم،
    عشقی و دلبری داشتيم ...


    كسی آمد كه حرف عشق رو با ما زد.
    دل ترسوی ما هم دل به دريا زد.
    به يك دريای طوفانی، دل ما رفته مهمانی.
    چه دوره ساحلش، از دور پيدا نيست.
    يك عمری راهه و در قدرت ما نيست.
    بايد پارو نزد وا داد ...
    بايد دل رو به دريا داد ...
    خودش می‌بردت هرجا دلش خواست،
    به هر جا برد بدون ساحل همونجاست؛


    به اميدی كه ساحل داره اين دريا ...
    به اميدی كه آروم می‌شه تا فردا ...
    به اميدی كه اين دريا فقط شاماهی داره ...
    به عشقی كه نمی‌بينی شبهاشو بی‌ستاره ...
    دل ما رفته مهمانی، به يك دريای طوفانی.
    بايد پارو نزد وا داد ...
    بايد دل رو به دريا داد ...
    خودش می‌بردت هرجا دلش خواست،
    به هر جا برد بدون ساحل همونجاست؛



Sunday, January 05, 2003


Thursday, January 02, 2003


 
Messi is here,
Messi is there,
Messi is eveywhere ...




Home       Archives